سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جوانان یا والدین ؟؟؟کدام مقصرند؟؟؟

می توان با قاطعیت گفت جوانی که دین گریز است و یا منحرف است از دید اجتماعی تنها او مقصر نیست،سوال این است که آیا پدر و مادر او توانسته اند بخوبی نقش خود را در تربیت دینی فرزندشان ایفا کنند و به وظیفه خود بخوبی عمل کنند؟؟

کودک و نوجوان امروزی از سنین خیلی پایین با انواع تهاجم فرهنگی روبرو می شود، بدون اینکه از طرف مهمترین حامیش یعنی خانواده واکسینه شده باشد،نقش پدرو مادر ها در تربیت فرزند در جامعه امروزی طوری است که حتی گاهی ناخواسته، او را از دین و رفتارهای مثبت گریزان می کنند.

پدرو مادرها بجای پرداختن به تربیت دینی فرزندان، بیشتر ندانسته، انواع کانالها ی ماهواره ای و غیره را مربی فرزندان خود قرار می دهند آنهم از زمانی که هنوز قدرت تکلم ندارند.اسباب بازی بچه ها شده است باربی، بعبارت دیگر همان نماد بی بند و باری،سرگرمی آنها هم شده است کارتنهای ناسالم ماهواره ای      و بازی های رایانه ای.در مواردی بسیاری بچه ها دروغ، فریب و رفتارهای نادرست را از والدینشان یاد می گیرند، و بعضی مواقع از طرف آنها مجبور به این کارها می شوند مثلا وقتی کسی خواستار دیدار با پدر خانواده است،پدر به فرزند می گوید بگو خونه نیستم.

کودک از هنگامی که قدرت تکلم نداشته سگ، قیافه کذائی، خشونت،انحراف، تیپ ناجور و صدها چیز دیگر  توسط کانهالهای ماهواره ای برایش تبلیغ می شود، آیا این وسایل تبلیغات منحرف کننده را چه کسی در مقابل او قرار داده است؟؟؟

مطمئن باشید شبهه هایی که در بعضی برنامه های بیگانه مطرح می شود اگر برای مسلمانان صدر اسلام مطرح می شد آنها را دچار تزلزل می کرد، و این تزلزل از بین نمی رفت مگر با مراجعه به شخص پیامبر(ص). ولی نوجوان ما توسط ماهواره ای که پدرش خریده انواع شبهه ها و انحرافات فکری به او تزریق می شود.

آیا نوجوان و جوان دوست دارد در معرض همه این انحرافات فکری و غیره باشد؟؟؟آیا او دوست دارد بهترین ایام عمر خود را یعنی جوانی را، با گناه سپری کند؟؟؟در حالی که انحرافات از یک سالگی او را تحت تاثیر قرار داده اند، ده ها سال غیر مستقیم، این انحرافات برایش دیکته شده اند،مسلما والدینی که در این مورد قصور می کنند باید در قیامت پاسخگو باشند.

آیا با این همه پدر رو مادر ها انتظار دارند فرزندانشان در بیست سالگی محمد امین بشوند؟؟؟چند درصد والدین با روشهای صحیح تربیت دینی و رفتاری فرزند آشنا هستند؟ آیا چقدر دنبال کردن این اصول و یادگیری آنها برایشان مهم است؟ می توان گفت اکثر والدین امروزی از راه و روش صحیح تربیت فرزند بی اطلاع هستند و بیشتر به مسائلی از قبیل چگونگی تولد گرفتن فرزند و غیره می اندیشند تا اصول صحیح تربیت فرزند.

روزی رسول خدا (ص) در حین عبور از کوچه ای بعضی از کودکان را در حال بازی دید و فرمود : وای بر فرزندان آخرالزمان از پدرانشان عرض شد یا رسول الله (ص) از پدران مشرک آنها، فرمود : نه بلکه از پدران مسلمان ایشان که هیچ چیز از فرائض و احکام مذهبی را به آنان نمی آموزند و اگر خود فرزندان به دنبال فراگیری پاره ای از مسائل دینی بروند آنها را از اداء این وظیفه مقدس باز می دارند و تنها به این قانع هستند که فرزندانشان به دنبال کسب و تجارت روند و متاع ناچیزی از دنیا بدست آورند بدانید من از این قبیل پدران بیزار هستم و آنها نیز از بستگی به من بری اند.  مستدرک الوسائل جلد 2 صفحه 625

این نوشته سعی ندارد تا همه گناهان جوانان را بر گردن والدین بیندازد بلکه می خواهد بگوید، فرزندان نیاز به تربیت دارند، نیاز به رسیدگی والدین به اعتقادات و رفتار دارند، نیاز به برنامه ریزی طولانی مدت و عمیق تربیتی  دارند،نهال و درخت خوب توسط باغبانی بدست می آید که در پرورش و رشد آن به اندازه کافی تلاش کرده باشد،درخت را سرزنش نمی کنند که چرا شاخه اش شکسته یا میوه نداده، یا آفت دیده بلکه باغبان را سرزنش می کنند که چرا کوتاهی کرده است .

التماس دعا


دوست از جنس مخالف با کلاس به نظر می رسد ولی...

دوست از جنس مخالف چیزی است که متاسفانه در مجلات و چیزهای دیگر تبلیغ می شود،متاسفانه جوانها، حتی عده ای از بزرگسالان ما هر چیزی رو که از غرب می یاد رو مدرن، زیبا،بدون نقص و در جهت کمال می دانند،که در اکثر موارد چیزی خلاف تصور آنها می باشد    .

دوست از جنس مخالف در دهان بعضی ها با کلاس به نظر می رسد و داشتن آن هم همینطور،ولی واقعیت این است که این مساله واقعا قبیح و زشت می باشد و دختر و پسر ها را در معرض تباهی قرار می دهد،شاهد آن بعضی جرایم است که همه ما در روزنامه ها می خوانیم و متوجه می شویم که سبب این جنایتهای هولناک همین دوستی ها بوده است،

مطمئنا و با کمال معذرت کثافتکاریهایی در زیر سایه این دوستی ها به وقع می پیوندد،که پدر ها و مادر ها اطلاعی ندارند،پدر و مادر با سالها مشقت دخترشان را بزرگ کرده اند،مادر شبها بیداری کشیده و از او مراقبت کرده،پدر بخاطر او سالها کار کرده و زحمت کشیده،مثل پری او را بزرگ کرده اند و مراقب او بوده اند،و انتظار دارند دخترشان متانت خود را حفظ کند تا در هنگام ازدواج آبرومندانه به خانه بخت برود و خوشبخت شود   .

ولی دختر خانم بجای پرداختن به درس فکرش جایی دیگر است،او در مقابل این همه زحمت پدرو مادر،  برای خودش ارزشی قائل نیست و خود را به نام دوستی در اختیار یک جوان هرزه قرار می دهد،و بیشترین آسیب را می بیند  .

همه ما ها کم و بیش این آسیب ها و سوء استفاده ها را در مجلات و روزنامه ها،از زبان خود دختر خانم ها شنیده ایم و خوانده ایم، ودر مواردی باعث بی آبرویی و سر افکندکی پدر و مادرشان شده اند  .

آیا دختر می داند وقتی پدر متوجه این قضیه می شود چقدر خراب می شود و چه احساسی پیدا می کند؟؟؟

سوال این است آیا این دوستی ها ارزش این همه نگرانی،زیان و خیانت به پدر و مادر رادارد؟؟؟

پسر هم در این دوستی ها آسیب می بیند،او دیگر همان جوان سابق نیست،حیا و شرم سابق را ندارد،مثل گذشته قابل اعتماد نیست،احتمالا فکرهای بدی هم به سرش زده ، یا کارهای بدی هم انجام داده است که همه اینها می توانند جوان را در آستانه انجام خلاف های بزرگتر قرار دهد، از همه مهمتر اینکه عشق برای زندگی، برای او یک بازی شده است.

چیزی که در بعضی زوج ها مشاهده می شود این است که زوج هایی که در دوران مجردی دوستی نامشروع داشته اند به همسر خود بدبین می باشند و در موراردی این بدبینی ها باعث اختلاف می شود  .

زن و مردی که در دوران مجردی چنین دوستی هایی را داشته اند زمینه روابط نامشروع در آنها وجود دارد و خود همین دوستی ها، نوعی روابط نامشروع می باشد که نامی باکلاس برای آن انتخاب کرده اند و جوانان این مرزو بوم را تشویق و تبلیغ به آن می کنند.

التماس دعا


ولایت فقیه به زبان من

می خواستم چند کلمه در مورد ولایت فقیه بنویسم، البته کلماتی عامیانه نه پیچیده...

هر چه باشد ولایت فقیه،نائب امام زمان(عج)می باشد و ما اگر مسلمان واقعی باشیم و دارای بصیرت کافی هم باشیم،باید به ارزش این مقوله در جهان امروزی متوجه باشیم...

ما باید مصداق کنونی آنرا نیز بخوبی بشناسیم، و همه جوانب را در نظر بگیریم تا خدای نکرده در مساله ای به این مهمی دچار انحراف فکری یا کچ فهمی و غیره نشویم...

اعتقاد بنده این است که ولایت فقیه در جهان امروزی چیزی است که همیشه باید ذهن خود را وادار کنم تا بلکه بتواند ابعاد والای این مساله را درک کند به هر طریقی که ممکن است با فکر کردن،مطالعه و راههای دیگر.

زیرا هرچه باشد مصداق این شخص نزدیک ترین فرد به انسان کامل و مقام معصومین(ع)می باشد، و درک مقام معصومین با درجه معرفتی که ما داریم چیزی شبیه به ناممکن است، پس ما در درک مقام نزدیک ترین شخص به معصوم مسلما دچار اشتباه می شویم، یا هنوز به والا بودن این مساله و مصداق آن، آنطور که هست،در جهان هستی پی نبرده ایم.

همه ما وقتی به زمان زندگی معصومین(ع)فکر می کنیم می گوییم چرا این بزرگواران را کمتر کسی درک می کرد،و چرا با وجود این بزرگواران باز عده ای حتی در مقابل چشم آنان گناه می کردند؟؟؟

جواب این سوال روشن است، اشخاص آنزمان اگر صاحب معرفت و بصیرت نبودند این بزرگواران را مثلا به عنوان یک مرد پرهیزگار و باتقوا می پنداشتند نه مثل من و شما، که ایشان را جانشین خدا در روی زمین می دانیم،حضرت علی(ع)را هنگام بعثت، بعنوان جوانی مثلا مذهبی می دانستند نه بیشتر،اگر معرفت و بصیرت نباشد افکار اینطوری خواهد بود،

واقعیت این است که تاریخ کمک خیلی بزرگی به ما کرده،مقام والای امامان معصوم(ع)را برای ما روشن کرده است،و اگر ما می خواهیم خودمان را ارزیابی کنیم باید به این فکر کنیم که اگر ما در زمان این بزرگواران بودیم آیا به مقام والایشان واقف بودیم؟آیا فرمانبردارشان بودیم؟یا خدای نکرده در مقابلشان می ایستادیم.

بیشتر ما فکر می کنیم اگر در زمان معصومین(ع)بودیم بهترین انسان می شدیم،ولی واقعیت این است با گذشت زمان حضور آنها برای ما عادی می شد همان می بودیم که در نبود آنها هستیم.

همه ما ها برای دیدار امام زمان(عج)دعا ها می کنیم و فکر می کنیم با دیدار ایشان در فرض ظهور، ما به کمک ایشان در چند روز همه مقامات معنوی را طی خواهیم کرد...

ولی اگر خدای نکرده همه اینها احساساتی باشند که تنها در یک ساعت اولیه دیدار آن بزرگوار، فروکش خواهند کرد، چه؟؟؟

خوب همه ما چه موافق ولایت فقیه و چه مخالف،چه طور شده است که مساله ای به این مهمی را ساده می انکاریم و براحتی و بدون هیچ تفکری در مورد آن نظر می دهیم، نکند مساله خیلی بزرگ باشد و ما کوچک فرض کنیم،نکند مساله صحیح باشد و ما آنرا ساختگی فرض کنیم،نکند روزی انکشت ندامت به دندان بگریم که چرا این مساله رو سر سری گرفیتم، نکند دنیا و آخرت ما، سعادت و شقاوت ما در گرو پیروی از ولایت فقیه بوده و ما غفلت کرده ایم و تنها در زبان خود را ولایی دانسته ایم،

ای کسی که خود را شیعه علی می دانی و با ولایت فقیه مشکل داری یا مخالف آن هستی، به این فکر کن که اگر حضرت علی(ع) هم اکنون نظر خود را به گونه ای به ما می رساند نظرشان در مورد این مساله و مصداق آن چه بود؟؟؟

خداوند همه ما را از طرفداران واقعی و همیشگی حق و حقیقت قرار دهد،آمین.

التماس دعا